نوروز نزدیك شده ست؛

كرمانشاه سیب، سبزه، سمنو، سوز، سرما، سرپناه سكوت

كرمانشاه سیب، سبزه، سمنو، سوز، سرما، سرپناه سكوت كار در محل: درحالی كه چند روزی به سال ۹۷ مانده است، مردم كرمانشاه هنوز با مشكلات متعددی رو به رو هستند كه مهمترین آن نداشتن سرپناه دائمی و آینده مبهم است.



گروه جامعه، خبرگزاری مهر: می گوید: یكی از پسرهایم جلوی تلویزیون خوابش برده بود و آن یكی توی اتاق خوابیده بود، چند دقیقه ای از خوابشان نمی گذشت. شوهرم هم داشت با یكی از وسایل برقی ور می رفت كه یكهو انگار آسمان به لرزه در آمد.
یك صدای شبیه بمب توی گوشم پیچید و یخچال از آشپزخانه پرت شد توی پذیرایی. بی اراده به سمت در دویدم و فریاد زدم؛ نمی دانم چند ثانیه گذشته بود كه به حیاط رسیدم و تنها صدایی كه می شنیدم، صدای هوار و ناله بود. صدای زاری و كمك خواهی.
بعد در حالیكه اشك هایش را پاك می كند ادامه می دهد: یكهو به خودم آمدم، دیدم بچه ها و شوهرم را توی خانه جا گذاشته ام. چطور حواسم به بچه ها نبود؛ پس این همه مهر مادری كجا رفت؟؟ این دفعه با همان شتاب به سمت خانه دویدم؛ راهروها كج و ماوج شده بودند، خودم را به طبقه سوم رساندم و ناله های شوهرم را به وضوح می شنیدم كه خدا را فریاد می زد.
به در ساختمان اشاره می كند كه قفل شده بود: هر كاری كردم در تكان نمی خورد، قفل شده بود. نمی دانم چه قدرتی در آن لحظه توی وجودم بوجود آمد كه در را با لگد از جا كندم؛ پنجره با چارچوبش روی شانه های همسرم افتاده بود و نمی توانست تكان بخورد، به زور او را بیرون كشیدم و دویدیم دنبال بچه ها. محراب را پیدا كردیم كه صورتش حسابی خون آلود شده بود. اما از معراج خبری نبود.
بعد همین طور می زند زیر گریه و هق هق می كند: شوهرم می گفت بگذار همه مان بمیریم وقتی معراج بین ما نباشد.
كجا دانند حال ما سبكباران ساحل ها
از محله فولادی به سمت مسكن مهر می رویم؛ پیرمردی با عصا و پایی كه به صورت آشكار می لنگد راوی ماجرای شب زلزله می شود: آوار كه ریخت، درها قفل شد؛ نمی دانم چرا این قدر ساختمان لرزید، شاید یك دقیقه تمام.
یكهو به خودم آمدم، دیدم بچه ها و شوهرم را توی خانه جا گذاشته ام. چطور حواسم به بچه ها نبود؛ پس این همه مهر مادری كجا رفت؟؟ این دفعه با همان شتاب به سمت خانه دویدم؛ راهروها كج و ماوج شده بودندبعد به صدای هوار اشاره می كند: پیش از زلزله انگار بمب منفجر كرده باشند، یك صدای مهیب و بعد فریاد كمك خواهی. یك دقیقه بعد من هیچ چیزی نداشتم؛ نه وسایل خانه ام، نه همسرم و نه فرزندانم را. یك ساعت بعد هم مرا با این پای شكسته از زیر آوار بیرون كشیدند. توی خیابان فقط تاریكی بود و گریه و صدای گاز كه از لوله ها بیرون می زد.
خانه ای كه بود
طلسم شاهباز؛ ثلاث باباجانی؛ مرد میان سال به زمین خالی اشاره می كند و می گوید: این خانه من است؛ خانه من بود.
نگاه كریم عزیزی از زمین خالی به كانكس كوچكی می چرخد: من و همسرم به همراه مادر و سه فرزندم توی این كانكس زندگی می نماییم.
بعد می گوید: ما روی ویبره زندگی می كنیم؛ زمین اینجا دائم می لرزد و ترس آن زلزله بزرگ را یادآوری می كند. نمی گذارد آن ترس وحشتناك از تن ما بیرون برود.
بعد به آتش بیرون چادر اشاره می كند و می گوید: ما روی این آتش، آب گرم می نماییم تا بچه ها را بشوییم. خودمان هم هر ده روز یك بار یا دو هفته یك بار می رویم حمام شهر.
مرد میان سال باز هم به زمین خالی خیره می شود: هنوز رنگ خانه ام تمام نشده بود. پس از این همه سال با كلی قرض خانه را تمام كردم و دو هفته می شد كه توی آن رفته بودیم، هنوز رنگ دیوارهایش خشك نشده بود...
امید، گمشده مردم زلزله زده
سیده فاطمه حسینی از بانوان روانكاوی است كه به صورت خودجوش و در قالب تیم های مردم نهاد از قم به منطقه سرپل ذهاب آمده است. وی در گفتگو با مهر می گوید: در این مدت كیس های مختلفی بودند. اما عمده مشكلات ناشی از استرس و اضطراب پس از زلزله است و امیدی كه از میان مردم رخت بر بسته است، آینده مبهم.
وی ادامه می دهد: برخی ها دچار فراموشی شدند، برخی ها دائم كابوس می بینند و برخی به حدی اضطراب دارند كه به روان پزشك ارجاع شدند تا قرص مصرف كنند.
حسینی می گوید: خانواده هایی كه یكی از اعضای خویش را از دست داده اند خیلی اوضاع نامناسبی دارند؛ انگار تازه دارد باورشان می گردد كه چه شده است.
مردم اینجا همچنان منتظر زلزله دیگری هستند
حمید حدادی، روانشناس هم در گفتگو با خبرنگار مهر مشكل اصلی را در حوزه زنان وكودكان می داند و می گوید: در این مناطق بیش برانگیختگی یا «PTSD» شایع شده است به صورتی كه هر لحظه گوش به زنگ و منتظر وقوع زلزله ای دیگر هستند و محركاتی برایشان تداعی كننده حادثه بود مثل صدای پارس سگ یا صدای برخورد قطرات باران بر سقف كانكس.
مساله دیگر «سوگواری» است كه در این منطقه به واسطه ساختار قومی و عشیره ای مرگ یك نفر منجر به سوگوار شدن یك طایفه یا عشیره می گردد و در این بین نیاز به افراد متخصصی است كه در این مناطق حضور یابند و در یكی از مراحل پنج گانه ی سوگ شامل عدم واقعیت، احساس گناه، سرزنش و تنبیه خویش به واسطه ی حس گناه، و پرخاش و درماندگی كه در آن خطر اقدام به خودكشی بعنوان تنها راه باقیمانده برای فرد صدمه دیده مطرح می شود؛ مداخله كنند.
۱۰۰ مورد حاد در بین زلزله زدگان شناسایی شده است
حجت الاسلام رضا رویت مدیرعامل بنیاد ملی خانواده با اشاره به طرح پایشی كه توسط این نهاد بوجود آمد به مهر می گوید: نزدیك به ۱۰۰ مورد حاد در بین زلزله زدگان شناسایی شد كه خانواده ها موارد روانی حاد داشتند. از لكنت زبان گرفته تا كابوس های شبانه و حتی دغدغه كنكوری ها بویژه برای دخترها كه وسایلشان را از دست داده بودند و سال كنكورشان بود.

وی می افزاید: ما بر مبنای این پایش ۱۷ برنامه را طراحی كردیم كه توسط مجموعه های فعال مردمی اجرا می گردد و توسط دستگاه های حاكمیتی پشتیبانی های حقوقی و مالی از آن ها صورت می گیرد. قرارگاه تخصصی خانواده با عنوان «هم خانواده» به وجود آمد، محورهای مختلفی را كه در برنامه دیده بودیم از مشاوره حضوری و تلفنی، مددكاری اجتماعی و حتی برخی فضاهایی كه زیاد در رابطه با روان خانواده نبود اما زمینه ای می شد كه پای خانواده ها به این مجموعه باز شود مانند بازی كودكان، بخش درمان و... را تولید كردیم كه بتوانیم خانواده ها را جذب نماییم. مدارس را دعوت كردیم كه جدا از انتقال مفاهیم، یك روزنه ای هم برای شناخت مسئله حاد تولید می كردیم.
رویت ادامه می دهد: می توان گفت برای نخستین بار در كشور در یك بحران مثل زلزله شاهد بودیم كه یك قرارگاه تخصصی خانواده شكل بگیرد و در آن قرارگاه مجموعه های مردمی و دستگاه های حاكمیتی به نحو احسن نقش خویش را ایفا كنند و یك هم افزایی و عملیات مكملی را با هم داشته باشند و نشان بدهند كه در فضای اجرایی و عملیاتی می توانند در كنار هم و به اتفاق هم كاری انجام دهند.
سالی كه نكوست...
این روزها شنیده می گردد كه رئیس جمهور مقرر است سال نو را در بین مردم زلزله زده كرمانشاه آغاز كند. مردم زلزله زده، این روزها تنهاتر شده اند و خیلی از گروه های مردمی و خیریه ها پس از گذشت حدود ۴ماه از منطقه خارج شده اند.
هنوز خیلی از ساكنان منطقه زلزله زده بویژه در شهرها در چادر و كانكس زندگی می كنند و امیدهای این مردم به كمك هایی است كه پس از چهار ماه هنوز آن گونه كه باید محقق نشده است.
نوروز رسیده است و مردم كرمانشاه سفره های هفت سین شان را هم در چادرها چیده اند؛ اما این سفره ها سین های بسیاری دارد... سوز، سرما، سرپناه؛... سكوت.

1396/12/27
11:55:19
5.0 / 5
4706
تگهای خبر: تولید , سفر
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
X
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۲ بعلاوه ۳
کار در محل

كار در محل

کار در محل سفارش دهنده

kardarmahal.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كار در محل محفوظ است